Discover
رادیو کرگدن | قصّه شب

رادیو کرگدن | قصّه شب
Author: سیدعلی میرفتّاح
Subscribed: 12,835Played: 955,815Subscribe
Share
© kargadanradio
Description
قصّه شب با روایت سیّدعلی میرفتّاح
● ...زمجینامه | ادامه دارد
● ابومسلمنامه | 229 قسمت
● امیر ارسلان نامدار | 56 قسمت
● هزار و یک شب | 228 قسمت
● دارابنامه | 132 قسمت
● سمک عیّار | 272 قسمت
پادکستهای دیگرمان را نیز در کستباکس دنبال کنید؛ رادیو کرگدن و قصههای سیدعلی میرفتاح.
● ...زمجینامه | ادامه دارد
● ابومسلمنامه | 229 قسمت
● امیر ارسلان نامدار | 56 قسمت
● هزار و یک شب | 228 قسمت
● دارابنامه | 132 قسمت
● سمک عیّار | 272 قسمت
پادکستهای دیگرمان را نیز در کستباکس دنبال کنید؛ رادیو کرگدن و قصههای سیدعلی میرفتاح.
975 Episodes
Reverse
ادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت پنجاهویکم، مردن خلیفه ابوجعفر و رفتن پسران مروان به ملک اطلسونیاز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۳ دقیقه و ۳۷ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت پنجاهم، به هزیمت رفتن کفار و کشته شدن لولک شاه مغربیاز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۵۵ دقیقه و ۳۰ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت چهلونهم، صفآرایی مومنان و گوساله پرستان در زیرباد مغرباز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۶ دقیقه و ۴۳ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت چهلوهشتم، کشته شدن گوساله سخنگو به دست مهترباداز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۴۷ دقیقه و ۲۹ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت چهلوهفتم، خلاصی احمد زمجی و آمدن نقابدار حریرپوشاز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۴ دقیقه و ۱۱ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت چهلوششم، اسیر شدن ولی احمد زمجیاز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۱ دقیقه و ۳ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت چهلوپنجم، عاشق شدن شاهزاده محمود بر ملکه گلگونهاز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۳ دقیقه و ۱ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت چهلوچهارم، دزدیده شدن امام محسن به توسط غراب قلعهنشیناز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۴۴ دقیقه و ۶ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت چهلوسوم، آمدن نقابدار ارغوانیپوشاز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۸ دقیقه و ۲۳ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت چهلودوم، کشته شدن کیوس آدمخوار به دست پسر هاشم بهزاد عرباز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۵۰ دقیقه و ۵۳ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت چهلویکم، کشته شدن بلول پتیاره به دست نقابدار زمردپوشاز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۴ دقیقه و ۳۲ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت چهلم، همراهی احمد زمجی و بادیلدا در کوفه و عیاریهای ایشاناز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۶ دقیقه و ۲۵ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت سیونهم، جنگ در مکه و مدینه و کربلا و کوفهاز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۴۷ دقیقه و ۲۹ ثانیه👇
📻 رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت سیوهشتم، به هزیمت رفتن عبدالله و استمداد از لولکشاهاز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۱ دقیقه و ۲۲ ثانیه
📻 رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت سیوهفتم، مخلص دادن شاهزاده طاهر مضراباز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۱ دقیقه و ۵۲ ثانیه
📻 رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت سیوششم، تصرف قلعه غران مازندرانی به توسط بیبی ستی و بادیلدااز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۰ دقیقه و ۲۷ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت سیوپنجم، تبر به دست گرفتن شاهزاده کوچک ابامسلماز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۵۲ دقیقه و ۱ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت سیوچهارم، آمدن نقابداران لعلپوش و نارنجیپوشاز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۴۴ دقیقه و ۵۱ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت سیوسوم، عیاری کلجود شامی و چسبیدن تابوت ابامسلم به کوه آهنربااز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۳۶ دقیقه و ۴۷ ثانیه
رادیو کرگدن📌قصه شب • زمجینامهقسمت سیودوم، نجات شاهان و منشور حکمرانی ولی احمداز حماسههای شیعه• روایت: سید علی میرفتاحمدت زمان: ۴۹ دقیقه و ۲۶ ثانیه


























دم شما گرم خیلی عالیه قصه هاتون و نحوه اجراتون من سمک عیار و هزار و یک شب و امیر ارسلان و داراب نامه رو کامل گوش کردم میشه لطف کنید لینک کانال تلگرام تون رو هم بذارید
اینها واقعا احتیاج به تراپی دارن…
متأسفانه پارامترهای روانی و شخصیتی این جناب دلاک فراتر از عرصه درمان و حتی ادبیاته… یالوم و مکری و کافکا و چخوف و گوگول و گنچارف همه در معنای ایشون موندن🤣
ماجرای مسرور یکی از معدود داستان هایی بود که آخرش و اصلا نمیشد حدس زد.
این رویای یک شب تابستانی که شمس الزمان میخواهد به حسن قالب کنه همه اش جور در میاد ولی «عجیب» رو چطوری میتونن قانع کنن که راز نگهدار باشه؟ اما انصافاً سینماتوگرافی عالیه🤣
داستان پر کشش و قوس نور الدین و شمس الدین به خوانش و توضیحات زیبای شما جالبتر هم شده…. البته لفافه پیشا مدرن برای شنونده امروز میتونه آزار دهنده باشه،،، ولی کشش داستان و «پدیدار شناسی» افسانه ها جدأ جالبه…یک نمونه این جریان چیدمان شکسپیری سکانس ورود شمس الدین به اطاق دختر به قصد کشتن اوست به گناه ازدواج زورکی با احدب وقرائن مخفی در درز خلعت از جمله هزار دینار و قولنامه فروش کشتی و نامه بر مرگ من مگریید برای برادر…حالا اجازه بدهید احدب سفید باشد، حسن سیاه باشد، دختر ماه رو نباشد…💐
گفتم مرد خوب به جهان اندر نایاب است
در نبرد عفریت و دختر علاوه بر تصاویرعجیب، شخصیت دختر هم بسیار جالبه. شما تصور بفرمایید که ایشون تمام این فنون چادوگری را پنهانی یاد گرفته و با خلوص به فرمان پدر در مجلس عمومی اجرا میکنه تا جان شازده را نجات بده، در این راه جان خودش رو به خطر میاندازه. شاهکار اما انتقاد خاضعانه به خودشه که «نبایست اون دونه انار رو مینداختم» حالا پس حقمه که بمیرم🤔💯
(قسمت سوم پیام) رادیو و تلویزیون هیچ روایت اسلامی نا گفته ای را از قلم ننداخته اند و طی سالها با همه روایت های اسلامی اشنا شدیم و نیاز نداریم شما روایت های مذهبی در خلال داستان تعریف کنید چون پادکست های مذهبی وجود دارند و علاقه مندان به انها مراجعه می کنند سوم سعی نکنید امر به معروف و نهی از منکر کنید افراد زیادی پول می گیرند که این کار را انجام دهند چهارم متن عربی و حدیث عربی برای ما نخوانید ما زبانمان فارسی هست نهایتا اگر می دانید معنی فارسی ان را بگویید
(قسمت دوم پیام )مردد هستم اثر دیگه ای با صدای شما گوش کنم یا نه علت ؟ می گم براتون توضیحات اضافی خیلی دارید مخصوصا روی کلماتی که معنی شون مشخصه دنبال کننده شما که یکی از خوانش های شما رو گوش کرده با بسیاری از این کلمات اشنا هست بر فرض که اشنا نباشه تو چند ثانیه معنی شو بگید و در جای دیگه داستان اون کلمه میاد دوباره معنی و توضیحات ندید دوم گوش کردن ما به این داستانها به معنی قبول عقاید نویسنده داستان نیست بنابراین سعی نکنید عقاید مذهبی نویسنده و خودتان را در ذهن ما فرو کنید ، (ادامه پیام بعدی)
سلام وقت تون بخیر همه صحبت های من توی یه کامنت جا نمی شه من سه تا اثر رو با صدای شما گوش کردم سمک عیار داراب نامه و امیر ارسلان نامدار هر سه این اثر ها داستان های ایرانی و فولکلور بودند کس دیگه هم فکر نکنم غیر شما خونده باشه این اثار رو تز این بابت ممنونم از شما صداتون برای این نوع داستان خیلی خوبه صدای گرم و مردونه مناسب داستان های حماسی تسلط تون روی کلمات هم تقریبا خوبه پشتکار و تعهد به شنونده تون عالیه احتمالا صفات خوب دیگه هم در شما هست اما مشکلاتی وجود داره که مردد هستم (بقیه پیام بعدی)
سکانس تعقیب و ربودن ودستگیری و انتقال شازده به زیر زمین ، و مواجهه او با پری روی و انکار آنها بر آشنایی با همدیگر و درس شرع و اخلاق عفریت و بوزینه شدن شازده و جریانات بعد هم قشنگ بیان شده هم واقعأ سینماتیکه💯
شما تصور بفرمایید که این پری رو شب ازدواجش جن میدزددش میبرند زیر زمین . احتمالا عرفأ ایشون مزدوج محسوب میشن. آقای جن ، ده شب ده شب تشریف میارن ، نه روز خانم آزادی عمل دارن تا با جناب ملک زاده صفا بکنن…توصیه عاقلانه ایشون هم که « چه حاجت است که بدنام خون ما گردی زمانهای و سپهری و روزگاری هست » ماشالا به حساب نمیاد…ملکزاده خون و تستوسترون جلوی چشمشو گرفته نه دهم رو قبول نداره…صد در صد سهم طلبکاره…بعد هم تا میبینه اوضاع خیطه فلنگ رو میبنده به سوی شهر آدمها…چنین است آدمیزاد🤔
گفت کالای تو در این شهر نا رواست . به علم و کتابت کسی را اینجا میل نیست…
چهار بار تور انداختن صیاد، چهار ماهی صید شده، چهار کوه ، چهار جزیره،…🤔
ایکاش میشد این قصه رو از زاویه دید دختر عمه و غلام زنگی بازنویسی کرد. اینجا عشق عمیق دختر عمه به غلام زنگی از اون عشقها نیست که «از پی رنگی بود» و لی مسلما «عاقبت ننگی بود» .
این گفتگوی انسان و بشکه هم همانطور که فرمودید خیلی سینماتیکه💐
جالب اعتقاد ناخودآگاه صیاد ابه عدد چهار هست که قاعدتأ میبایستی یا سه باشه یا هفت. آیا ممکنه ریشه این داستان به اقوامی برگرده که عدد مقدسشون ۴ باشه؟
واقعأ خود داستانها یک طرف، پدیدار شناسی و دوربین ذهنیت و حاشیه نویسی شما بر محور افسانه یک طرف…مثلا همین داستان حضرت سلیمان و معاهده نامه ایشان با جنیان یک مقوله بسیار جالبه…و این سخر جنی که گویا برای او چند دهه پیش مجلس ترحیم هم گرفته بودند🤣💐
یه پاپتی چال کن رو که هیچ هنری نداشت هیچ خدمتی به بشریت نکرد جز خون ریختند جز سپوختن ابهدطرطریقی دیگر نمیشه یادش کرد انقد فضایل نداشته بش بستین که، تا حد خدا بزرگ کردین .ولی دارای بزرگ کسی نبود و همچین تحفه ای نبود البته که هر کس نژاد خود را بهتر از دیگران داتدآ.